درآستانه


 

 

گذارت از آستانه ی ناگزیر 

فروچکیدن قطره قطرانی ست در نامتناهی ظلمات ... (شاملو)

نظرات 21 + ارسال نظر
مریم سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:55 ب.ظ http://konjedenj.blogfa.com

شعر رو دوست دارم عکس رو نه :( ازش می ترسم یاد فیلم عروسی خوبان مخملباف افتادم

بهنام چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:04 ق.ظ http://www.behnampic.blogfa.com

این از اون عکساته که من از خودت بیشتر دوسشون دارم.(شوخی کردم)
امیدوارم از این عکسها بیشتر اینجا ببینیم.

[ بدون نام ] چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 05:50 ق.ظ

در آستانه
از آستانه ی ناگذیر...
عکساتون خاکستری شدن زیاد

عابد چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 07:51 ق.ظ http://sarosarv.wordpress.com/

و اما مرگ پایان نیست
آغاز دویدن هاست
در این سو، پای ما آماده می گردد، با رنج و فشار
در آن سو سخت می تازیم تا آن مقصد بی مرز
شعر از مرحوم: علی صفائی حائری

[ بدون نام ] چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 07:55 ق.ظ http://sarosarv.wordpress.com/

... و من خاموش به زیر پاره ای
سنگ
و تو
آن بالا
می باری
نرم
و میان من و تو
فاصله ای سرد
به سردیِ

خاکی گرم

بابک چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:17 ق.ظ http://babakphoto.blogspot.com/

عکس عالیست آفرین

صندوقچه چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:44 ب.ظ http://Ardvisoor.blogfa.com

خیلی هوشمندانه بوده مرسی

مهدی چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.sunset.blogsky.com

حالی بردیم ..

روح اله بلوچی چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 03:34 ب.ظ http://www.parparook.blogsky.com

سلام
یکی از زیبا ترین عکسهایی که از کویر دیدم
مرسی خیلی نگاه خوبی بوده

مردی با مسئولیت محدود چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 05:58 ب.ظ http://bluetooth-version.blogfa.com/

با نور حضورش روشن می کند اعماق سیاه مانده از زمان را

نهال چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 06:04 ب.ظ

سلام
می شه یه چیزی بگم که اصلا ربطی نداره...
من اناری را میکنم دانه و به دل می گویم:
خوب بود این مردم ، دانه های دلشان پیدا بود.
می پرد در چشمم آب انار : اشک می ریزم
مادرم می خندد .

امیرگلابی چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 06:17 ب.ظ

امیر جان این شعر هایی که میذاری یک کم زیر دیپلم بذار ما هم بفهمیم

میراکل پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 06:23 ب.ظ

چقدر وهم آلوده عکس!

HOKO پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 07:39 ب.ظ

MARHAB
bu doghri ulmush
ejeba numara yapirsiniz ?!..i

زهره جمعه 15 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:00 ب.ظ http://www.zohreh_f.persianblog.ir


.....باید اِستاد و فرود آمد
بر آستان ِ دری که کوبه ندارد.....
...هر چند در نا متناهی ظلمات..هر چند در ترنم وهم آلودی که بر می آید از این تصویر....

vahid_solar شنبه 16 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 04:41 ب.ظ http://archography.aminus3.com

دیگه ترکوندی امیر، خیلی زیبا شده. جزئیات هم عالیه.
ممنون.

منم امیر شنبه 16 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 08:05 ب.ظ http://amirpix.aminus3.com

هیچ نگویم...
عالیه

مهدی یکشنبه 17 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:18 ب.ظ http://www.mxtorabi.com

سلام امیر.
چه عکس عالی ! خیلی ترکیبه .
آره رفتم. همون شب که با هم بودیم.
این مدت گرفتار بودم همین امروز سایت جدید رو گذاشتم بالا.
ببینش.

شاهین یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:25 ق.ظ http://shaahin.aminus3.com

خب نمیشه خدائیش به این عکس نظر نداد، خیلی خوب شده!
هر چند هنوز فرق بلبل دم سرخ رو با زنبورخورک نمیدونی، ولی یه چیزائی هم بلدی P:

[ بدون نام ] سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:44 ق.ظ

رقصان می گذرم از آسنانه ی ِ اجبار
شادمانه و شاکر

زیبا نه. فوق العاده!

محمد ایمانیان پنج‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1387 ساعت 02:33 ب.ظ http://imanian.blogfa.com

what can be said at all, can be said clearly and
what we can not talk about, we must pass over in silence ... (L.Y.Y.Wittgenstein)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد