برویم ای یار ای یگانه ی من!
دست مرا بگیر!
سخن من نه از درد ایشان بود
خود از دردی بود
که ایشانند!
ایشان دردند و بود خود را
نیازمند جراحات به چرک اندر نشسته اند.
و چنین است
که چون با زخم وفساد و سیاهی به جنگ برخیزی
کمر به کینت استوار تر می بندند.... (شاملو)
in vaghean shekare lahzehast
دورتر شدیم
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنیست.
یک عکس بینظیر با یک شعر بینظیر. شارپنش پرنده ها واقعا عالی شده. مرسی
ن پریشانی شبهای دراز و غم دل
همه در سایه گیسوی نگار آخر شد .....
خیلی زیباست مخصوصا که با هم پرواز می کنند .
ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد...
خسته از رفتنیم....بهتر که باستیم و به پشت سر نگاهی اندازیم...شاید بدانجا که میرویم چنین شتابان همان راه رفته مان باشد...اری شاید!!! عکس قشنگی شده..حس رهایی...............
واقعا عالیه
امیر جان به اینهمه حسن سلیقه تبریک می گم .
دقیقا منظورت از حسن سلیقه چیه ؟
در خور اسمانها شدیم
افتاب از چهره ی ما ترسید
من به خاک امدم و بنده شدم
تو بالا رفتی و خدا شدی
در پناه حضور سبز تو ، طوفان غم ، مرا جا می گذارد ، در کنارت ژرفای آرامش را احساس می کنم و بی تو سیل بی رحم تنهایی مجالم نمی دهد
واقعا زیباست
هروقت میام وبلاگتون آرزو میکنم کاش منم یه عکاس میبودم
موفق باشید
خیلی عکس قشنگیه
آخر شکار لحظه ها
هفته پیش یه جایی بودم که خیلی جات خالی بود
ببینمت میگم
آرش لاست !!
چه زیبا
و چه نشسته بر شعر شاملو
امیر جان خوشم میاد که تیزی . دقیقا منظورم همونی بود که گرفتی. آفرین ...
یعنی انتخاب عکس و شعر دیگه ؟
ممنون لطف داری .
سلام از دیدن عکساتون واقعا لذت بردم افرین به این هنر عکاسی شما
لطفا زود به زود آپ کنید ما منتظریم :)
شعر و عکست منو کشت !
ما منتظر بعدیش هستیم
چرا به روز نیستی؟؟
راستی به روزم
aliye vaghean aliye ham in ham baghiye tabrik
man dokhtar khale sara to kelasaye jomatonam hamon k goft baram ashna hastid :)
سلام.
ممنون. خوشحال شدم سر زدید.
we ll sail on the sun
we ll ride on the rain
and talk to the trees
and worship the wind
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم .................