-
لبخند
چهارشنبه 21 فروردینماه سال 1387 04:15
بدون شرح !
-
چشمهایش
شنبه 17 فروردینماه سال 1387 22:57
چه بگویم ؟ این کلمات را ساخته اند تا چهره های زیبا را وصف کنند یا چهره های زشت را . فقط بلدند بگویند : این زیبا است ، آن زشت . کلمات نوکر مردم اند و مردم جز زشتی و زیبایی چیز دیگری نمی فهمند ! ( دکتر شریعتی) روستای مصر Canon 5D 70-200 @ 200 F/4 , 1/200 sec , Iso 500
-
خیال کویر
سهشنبه 13 فروردینماه سال 1387 15:28
آنچه در کویر زیبا میروید ، خیال است ! این تنها درختی است که در کویر خوب زندگی میکند ، میبالد و گل می افشاند ... ( دکتر شریعتی) Canon 5D 24-105 @24 F/4 , 1288 sec , Iso 200
-
طلوع کویر
دوشنبه 12 فروردینماه سال 1387 11:12
اینها ، همه ، کار آن خورشید جهنمی کویر! که در کویر نگاه کردن دشوار است و باید چشمها را با دست سایه کرد تا کویر نبیند. که در کویر سایه را می پرستند و نه آفتاب را، شب را میخواهند و نه روز را، نه پرتو عنایت بزرگان، که سایه شان را و نه نور خدا ... ( دکتر شریعتی) Canon 5D 24-105 @105 F/8 , 1/60 sec , Iso 320 بعضی دوستان...
-
شب کویر
شنبه 10 فروردینماه سال 1387 01:51
ساکت ، زیبا ، آرام ....... کویر مصر روستای فرحزاد Canon 5D 24-105 @ 24 F/4 , 30 sec , Iso 1600
-
کویر
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1387 13:16
کویر ! آنجا که همواره طوفان خیز است و همواره آرام. همیشه در دگرگون شدن است و هیچ چیز دگرگون نمی شود. همچون دریا است، اما نه دریای آب و باران و مروارید و ماهی و مرجان ، که دریای خاک و شن و غبار ... (دکتر شریعتی) کویر مصر روستای فرحزاد Canon 5D 24-105 @ 105 F/8 , 1/80 sec , Iso 250
-
خلوت
یکشنبه 4 فروردینماه سال 1387 12:59
شهر خالی مانده ...
-
عبور
شنبه 3 فروردینماه سال 1387 20:43
عبور باید کرد و هم نورد افق های دور باید شد (سهراب)
-
خاک جان یافته است
پنجشنبه 1 فروردینماه سال 1387 03:04
او ، خدای دشت، می پیچد صدایش در بخار دره های دور : "مو پریشان های باد ، گرد خواب از تن بیفشانید دانه ای تاریک مانده در نشیب دشت دانه را در خاک آیینه نهان سازید " مو پریشان های باد از تن بدر آورده تور خواب دانه را در خاک ترد و بی نم آیینه می کارند او خدای دشت می ریزد صدایش را به جام سبز خاموشی: "در عطش می سوزد اکنون...
-
بوقلمون
سهشنبه 28 اسفندماه سال 1386 00:51
ایشون بوقلمون هستند ، به این خوشگلی، قابل توجه کسانی که میگن طاووس خوش تیپ تره !
-
خداحافظ
دوشنبه 27 اسفندماه سال 1386 00:53
And as you move on, remember me Remember us and all we used to be I've seen you cry, I've seen you smile I've watched you sleeping for a while Goodbye my lover Goodbye my friend You have been the one You have been the one for me
-
فلامینگو
شنبه 25 اسفندماه سال 1386 00:59
ایشان ها فلامینگو هستند ، یخورده بیارمشون نزدیکتر : جزو مجموعه پرندگانی که به تالاب میانکاله کوچ میکنند .
-
غروب میانکاله
پنجشنبه 23 اسفندماه سال 1386 00:27
من تا به حال غروبی زیباتر از غروب میانکاله ندیدم ، هردو باری که رفتم ، کاملا مبهوت بودم ، آسمون اول این رنگی بود : بعد هم این رنگی شد : در ضمن ، یک اتوبان قراره که از وسط این تالاب عبور کنه ، هرچند که سازمان محیط زیست داره تلاش خودشو میکنه ، ولی این تلاش مثل خیلی تلاشهای دیگه ای که تو ایران انجام میشه تکلیفش کاملا...
-
رهایی
سهشنبه 21 اسفندماه سال 1386 00:14
خوشا رها کردن و رفتن ! خوشا پرکشیدن ، خوشا رهایی ... شاملو خب ، خیلی دلم میخواست که خیلیا این غروب رو میدیدند ، به هر حال جاتون خالی بود .
-
رفتند
چهارشنبه 15 اسفندماه سال 1386 22:16
خب ! ظاهرا جناب اسب هم عاقبت به خیر شدند !
-
اسب
یکشنبه 12 اسفندماه سال 1386 22:52
ایشون اسب هستند ! لطفا سوال نفرمایید !!
-
خفقان
جمعه 10 اسفندماه سال 1386 21:45
من دچار خفقانم خفقان... من به تنگ آمده ام از همه چیز بگذارید هواری بزنم... فریدون مشیری
-
دوست
چهارشنبه 8 اسفندماه سال 1386 01:40
هیچ چیز به اندازه ی یه سفر عکاسی با یه دوست مثل محمد امدادی ، آدمو آروم نمیکنه .
-
نور
چهارشنبه 1 اسفندماه سال 1386 02:07
پرواز به سوی نور ، تا لذت مرگ ...... امیر عزیز اسم ایکاروس رو پیشنهاد داده بود . به نظرم بسیار زیبا اومد . ایکاروس از افسانه های قدیم یونان ، فردی که میخواست به خورشید برسه . به همین دلیل هم برای خودش بالهایی میسازه از موم و به سمت خورشید میره . و هرچه به خورشید نزدیکتر میشه ، موم ها آب میشن و در نتیجه هم بالها کنده...
-
زندگی
یکشنبه 28 بهمنماه سال 1386 01:30
طلوع و غروب یعنی اینکه زندگی ادامه دارد... پس حالشو ببرید ! هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور ... (حافظ)
-
دل لاله زارون
شنبه 20 بهمنماه سال 1386 22:09
ش و تا بشو گیر ، ای خدا ، بر کوهسارون می باره بارون ، ای خدا ، می باره بارون از خان خانان ، ای خدا ، سردار بجنورد من شکوه دارم ، ای خدا ، دل زار و زارون آتش گرفتم ، ای خدا ، آتش گرفتم شش تا جوونم ، ای خدا ، شد تیر بارون ابر بهارون ، ای خدا بر کوه نباره بر من بباره ، ای خدا ، دل لاله زارون به نقل از شعر آواز چگور مهدی...
-
کویر اما سرد
جمعه 19 بهمنماه سال 1386 01:47
تقدیم به خدا ! ۵ کیلومتری نیاسر ( کاشان) ۱۲ بهمن ماه . در حالیکه باد شدیدی میومد و برفها رو مثل شن های روان حرکت میداد . این لینک رو هم ببینید .
-
گنجیشکک
سهشنبه 16 بهمنماه سال 1386 20:08
گنجیشکک اشی مشی ، بیا ره توشه برداریم . قدم در راه بگذاریم . کجا ؟ هرجا که اینجا نیست ... Canon 5d + 70-200
-
نیاز
یکشنبه 14 بهمنماه سال 1386 23:41
من ماندم و کویر خلوت و ساکت و مبهوت برزخ، و در برابرم، قامت بلند و شگفت این کوه، وسوسه ی پرخطر این راه پیچاپیچ و نامعلومش... دکتر شریعتی
-
عریانی
یکشنبه 14 بهمنماه سال 1386 01:33
بگذار تا "شیطنت عشق " چشمان ترا بر عریانی خویش بگشاید، هرچند آنچه معنی جز رنج و پریشانی نباشد، اما کوری را هرگز به خاطر آرامش تحمل مکن. ( دکتر شریعتی) محل عکس : جاده نیاسر Canon 5D + 70-200
-
دماوند
جمعه 5 بهمنماه سال 1386 22:59
بار خستگی ی تبار خود را همه من برشانه های فرو افتاده ی خویش احساس میکنم ...
-
مث شب
سهشنبه 2 بهمنماه سال 1386 23:25
تو بزرگی مث شب اگه مهتاب باشه یا نه تو بزرگی مث شب ... شاملو الموت Canon 400d + sigma 20-10
-
حسین
یکشنبه 30 دیماه سال 1386 02:20
حسین برای من ایدیولوژی نیست مذهب نیست امام هم نیست بهانه ای برای گریستن هم نیست به من خورشت قیمه نمی دهد وسیله ی همزیستی با این جماعت ابله هم نیست حسین برای من تصویر است که علی هم ، که نیچه و مصدق هم اگر تصویر نسازم از او چه کنم؟ چرندی را که تاریخ به نام واقعیت تحویلم میدهد بپذیرم؟ حسین برای من مردی است بسیار خوش صدا...
-
راه
پنجشنبه 27 دیماه سال 1386 12:59
-
دریا
سهشنبه 25 دیماه سال 1386 01:52
خسته ام از ، با خویش جنگیدن ...